احمد کامیابیمسک، استاد دانشگاه تهران، نویسنده، محقق و مترجم در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: قرار است ترجمه نمایشنامه کرگدنها نوشته اوژن یونسکو نمایشنامهنویس مطرح و شناخته شده سده بیستم، تا چندی دیگر توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ دوم برسد. چاپ اول این کتاب در سال 85 منتشر شد و قرار است چاپ دوم آن با اصلاحات و برخی اضافات انجام شود.
وی با اشاره به دشواری کار دقیق ترجمه گفت: متأسفانه بسیاری از ترجمههایی که امروز منتشر میشوند، منطبق بر اصول زبان پارسی و تئاتری نیستند و با ویراستاری و طرز نگارشی که امروز بطور غالب باب شده است، زیاد موافق نیستم. برگردان متون خارجی بویژه تئاتر، کار سادهای نیست. ترجمه نمایشنامهها و آثار نویسندگان مطرح بینالمللی مثل یونسکو و بکت که به واژهها و کاربرد آنها دقت زیاد مبذول میدارند و گاه با آنها بازی میکنند و جناسهای لفظی میسازند بسیار مشکلتر است. اصولا هر مترجمی باید آثار زمینه تخصصی خودش را به زبان پارسی برگرداند.
کامیابی مسک همچنین گفت: زبان بهکاربرده شده در تئاتر با زبان شعر و رمان متفاوت است. زبان بهکار برده شده در نمایشنامه، مثل زبان بکاربرده شده در موسیقی است با این تفاوت که زبان موسیقی را با علائم ویژه خودش (نت موسیقی) مینویسند در صورتیکه زبان نمایشنامه را با واژههای معمولی سایر آثار ادبی مینویسند و هر کس میتواند بخواند و مترجمان نامتخصص فکر میکنند که ترجمه آنها ساده است. در تئاتر، کارگردان به مثابه رهبر ارکستر و بازیگران نوازندگان هستند و سازشان بدن و میمیک صورت و صدایشان است. اگر ما متن تئاتری را نتوانیم بفهمیم و درست آنرا به پارسی برگردانیم به نویسندۀ متن و مخاطبانمان خیانت کردهایم.
این مترجم در ادامه درباره عنوان نمایشنامه مورد نظر یونسکو گفت: عنوان کرگدنها نام درست این نمایشنامه یونسکو است نه «کرگدن». چون در پایان نمایشنامه همه فردسانها (پرسناژها) تبدیل به کرگدن میشوند و ضمیر جمع بر همه آنها اشراف دارد. پیش از انتشار ترجمه من، ترجمههای دیگری از آثار یونسکو و این نمایشنامهاش در کشورمان منتشر شده که بر آنها عنوان «کرگدن» گذاشتهاند و هنوز هم این اشتباه مصطلح بین مخاطبان کاربرد دارد.
کامیابی مسک افزود: من این نمایشنامه را مانند دیگر نمایشنامههای یونسکو با اجازه خودش و داشتن حق کپیرایت ترجمه آثارش، ترجمه کردهام و عنوان و نام چند فردسان نمایش را با نظرخواهی از او تغییر دادهام و کوشیدهام جناسهای لفظی بسیار زیبای او را که در درک معنای نمایشنامه کمک میکنند به پارسی درآورم. و علت این تغییرها را در صفحات نخست نمایشنامه توضیح دادهام.
مترجم نمایشنامه پادشاه میمیرد، ادامه داد: حدود سال 1984 میلادی بود که یونسکو اجازه ترجمه آثارش را به من داد. من این نمایشنامه او را در سال 1356 ترجمه کردم که مورد استفاده آقای صالح علاء قرار گرفت که در آن زمان کار تحقیق و پژوهش پایاننامهاش را روی این کار متمرکز کرده بود. بعد از آن هم دانشجویان مرتبا از این متن ترجمه شده استفاده کردهاند تا این که در سال 1385 انتشارات دانشگاه تهران این ترجمه را منتشر کرد.
وی گفت: یکی از مسائل ناراحت کننده این است که یونسکو را به متعلق به جریان پوچگرایی و ابزوردیسم میدانند. البته این باور در کشور ما وجود دارد و فکر میکنم در دیگر کشورهای دنیا، رخت بربسته باشد. مخاطبان ایرانی تئاتر و ادبیات هنوز باور ندارند که چیزی به نام پوچی وجود ندارد؛ چون وقتی نویسنده قلم به دست میگیرد، تصصمیم گرفته است کاری انجام دهد و تعهدش را نسبت به جامعهاش و در نتیجه امید دارد و اراده کرده است به آن تحقق بخشد. جالب است که مارتین اسلین، نظریهپردازی که این نام را برای آثار نویسندگانی چون یونسکو انتخاب کرده بود، در یک گردهمایی که یونسکو هم در آن حاضر بود، گفت: آثار یونسکو نه تنها پوچگرا نیست، بلکه انقلابی است. یونسکو هم در جواب به او گفت «انقلابی هم خودت هستی! من برچسب دوست ندارم!». نویسندهای چون ساموئل بکت هم از این که پوچگرا خوانده شود سخت برمیآشفت.
کامیابی مسک در ادامه گفت: جالب است که با طرح نظریات و اندیشههایم، در دیگر کشورهای دنیا متوجه این موضوع شدهاند، اما در کشور ما هنوز نام چنین آثاری را قرین با پوچگرایی ذکر میکنند. ما اگر به قدرت تکامل آفرینش خدا معتقدند باشیم باور خواهیم داشت که هیچ چیز پوچ و ابزوردی وجود ندارد و هر چیزی در آفرینش کاربردی دارد.
این محقق افزود: در حال حاضر مدتی است که کارهای ویرایش و اصلاح ترجمه این کتاب را انجام میدهم و به زودی آن را به انتشارات دانشگاه تهران برای چاپ دوم خواهم سپرد.
نظر شما